وضو گرفتن در چند ثانیه
هیشه دوست داشتم وقتی به ددنیا اومدی با وضو بهت شیر بدم فکرم می کردم کاری نداره که
......تا شما بدنیا اومدی وروزهای آغازین و.........،درد و مشکلات دیگه مانع شد از تصمیم مامانی .تو بیمارستان گفتم بریم خونه بعد شروع میکنم رفتیم خونه ی مامانی چند روز اول با بی خوابی ودلیل و توجیه که نمیشه. خدا نماز که واجب بود فاکتور گرفته حالا این که دیگه واجبم نیست یه چند روز بگذره بعد شروع می کنم بریم خونه خودمون بعد شروع میکنم همین طور تا الان که دیگه کامل از شیر گرفتمت البته میشد وقتایی که با وضو شیر می دادم ولی اون چیزی که من تو ذهنم تصور می کردم خیلی راحت که یه بارم شیر بی وضو به بچم ندم نشد حالا فهمیدم باید از خیلی قبل شروع می کردم .خیلی خیلی خیلی قبل تر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی